اسفند دلنشین و جذاب
به نام خدا
مثل همیشه اسفند جداب دوست داشتنی از راه رسید. این موقعها قلبم تماما لبریز از امید و زندگی میشه... خدایا بابت نعمت دل خوش بودن هم ترا شکر.
امسال خیلی بیشتر یاد اسفند و بهاری را میکنم که محمدحسینم تازه در دلم نهفته بود. امسال همان حس و حال البته خیلی خیلی قوی تر و محسوس تر در من جریان دارد! این روزها در اوج نقطه سرمستی و امید قرار دارم.
آقا محمدحسین مادر 3 سال و 3ماهگی را رد کرده و بسیار بسیار شیرین سخن و البته وروجک است. تمام وقت ما در طول روز صرف همکلامی با آقاست. دقیقا حس هم صحبتی با یک پسر 10 ساله را دارم. با همان قدر درک و شعور و زیرکی. براحتی ضدحال میزند و بعد با شیرین کلامی اوضاع را سامان می بخشد.. هر چه از شیرین زبانی هایش بگویم کم گفتم! در خانواده و امیل زبانزد عام و خاص است! به هر کسی اعم از آشنا و غریبه که میرسد خبر برادرهای دوقلویش را می دهد و تقریبا کسی از این موضوع بی خبر باقی نمانده است.
برادرهای آقا محمدحسین که تا اینجا احتمالا محمدمهدی و محمدهادی نام دارند، در آستانه ورود به 6ماهگی هستند..
خدایا بابت نعمت داشتن فرزندان سالم ترا هزاران مرتبه شکر! انشالله با عاقبت بخیریشان نور دیده و مایه آبرویم شوند! درست مثل پدرشان!
خدایا به تمامی آرزومندان فرزندان سالم و صالح عطا کن! انشالله هیچکس در انتظار فرزند نماند!
الهی آمین
7 اسفند (فردای سالگرد ازدواجمان)