آقا محمد حسینآقا محمد حسین، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

از مامان به نی نی

نوروز 96

1396/1/5 11:20
نویسنده : مامان مریم
204 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

پنج روز ار سال جدید میگذرد و من و پسرک خوشحال و خندان در خانه ایم و پدر اولین روز کاری را در شرکت به سر میبرد. خداروشکر تا به اینجای کار همه چیز خوب و عالی بوده است. هر روز صبح برای صرف صبحانه کوه، پارک و یا رستوران رفته ایم و مابقی روز را مشغول دیدوبازدید اقوام.

آقا محمذحسین هم با ارفاق نمره خوبی در زمینه اخلاق و رفتار، تا اینجای کار گرفته است!!!

 

محمدحسین بالای تخت ما: - دختررررررم! شما که انقدر قشنگ میخندی انقدر خوشگلی انقدر مهربونی چرا بیدار نمیشی به من صبحانه بدی؟؟!!     - دخترم! ظلا! پاشو سربازت اومده!

- من شیر اسلامم. با دشمنای اسلام میجنگم! (همراه با چاقویی در دست و لحنی محکم)

- من میخوام از خوشحالی برای تو گریه کنم! احساساتی شدم!!

- مامان اگر تو بری تو آسمونا پیش خدا، من میرم خونه مامانی؟ من تنها میشم که ... :(

و کلی جملات دیگه که یادم نیست :(

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)