9 ماه انتظار شیرین
به نام خدا
اللهم رب شهر الرمضان
به لطف و یاری خدا انتظار ما برای دیدن دو پسر نوردیدمون داره به پایان میرسه.. دو موجودی که از ابتدای ورودشون به این دنیا، تمام زندگی سه نفره ی ما رو معجزه وار متحول کردند... تمام این مدت بیشتر دیالوگهای من و پدر راجع به سه پسرمون بوده و فقط خدا میدونه چقدررر بابت داشتنشون سرمست و شکرگزاریم.. امیدوارم این 5 روز فاصله هم هرچه سریعتر بگذره و روی ماه پسرانم آقا محمدهادی و محمدمهدی رو ببینم.
گر سر هر موی من گردد زبان
شکرهای تو نیاید بر زبان..
پ.ن. ما در تاریخ 4 خرداد 96 به منزل جدید رفتیم و شکرخدا به تمام کارهای جابجایی رسیدیم و حالا فقط منتظر ورود پسرکان به منزلشون هستیم..
محمدحسین جان مادر هم بی اندازه از وجود برادرهاش خوشحاله و مدام روزشماری میکنه.
به وقت دو نیمه شب هجدهم رمضان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی