پسرکم ایستاد!
خیلی وقته خودت خودتو سرگرم میکنی. برات گفته بودم علاقه زیادی به طی و جارو داری. مثل همیشه پای لپ تاپ بودم و هر از چندگاهی از لابلای پایه های صندلی می پاییدمت و غرق عشقت می شدم که یهو دیدم ایستادی. به طرفت دویدم و دیدم که بخاطر جارو ایستادی و دستت رو گرفتی به جارو... خیلی ذوقمرگ شدم اما از ترس افتادنت به عکس نرسیدم. فدات بشم دردونه ی کوچکم...
8 ماه و 25 روز: اولین مروارید گل پسر.
8 ماه و 26 روز: ایستادن محمدحسین.
پ.ن: پروسه دندون محمد خیلی طولانی بود. از 3-4 ماهگی به شدت لثه اش می خارید و اب دهانش می رفت. دو سه شب قبل از رویش هم به شدت بد خواب شده بود...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی