آقا محمد حسینآقا محمد حسین، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

از مامان به نی نی

طوطی دردانه ی ما

1394/6/2 0:52
نویسنده : مامان مریم
625 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به بی نظیرترین و با محبت ترین پسر دنیا

واقع انقدررررررر محبتت زبانزد است که همه میگویند دیگر نیازی به وجود دلبری های دختر آینده نیست... هر روز ساعتها بازی چشمی داریم. با چشمانت ناز میکنی و من مشتاقانه نازت را میخرم... انقدرررررررر صحبت میکنی که دل همه ی ما روزی هزار بار می لرزد!!

- آسمان بالاست.

- حمید شرکت!

-حمید ماشین!

-حمید هیئت! حمید مسجد!

-مامانی اتو!

-توپ بالاست! توپ رو میز! 

-عَپان (عرفان) مامان جون!

-ماشین بابا جون، ماشین بابایی (مدلهای ماشینهای خودمون رو میشناسی و حتی در تلویزیون اشاره میکنی)

-کفش مامان (به تمام کفش و صندلهای دم دستی من هر بااااااااااار که چشمت بخوره میگی کفش مامان مریم)

(خیلی جملات بهتر و سختتر هم میگویی اما ذهنم یاری نمی کند!)

 

حدودا یک هفته ایست مستقل میخوابی. بعد از قظع شیر خیلی خوب و منطقی میخوابی و من هر روز خدارا شکر میکنم... هفته گذشته عقد عموصادق بود. چهارشنبه شب به اتفاق مامان جون اینا و خاله اینا و بدون بابا حمیدرضا رفتیم باغ وحش و پارک ارم که شما خیلی ذوق کردی. البته اولش میترسیدی ولی به مرور اوضاع بهتر شد. اسم تمام حیوانات را بلدی!  

گوزن، فیل، میمون، زرافه، آهو، شیر، روباه، سنجاب، ببعی، هاپو، سگ، خروس، ماهی، مار، جوجه، پیشی، گربه، اسب و....

روزی هزار بار به تنهایی خانه مامان جون میروی و می آیی و ما چقدررر مشتاق این روزها بودیم... خدایا بابت همه نعماتت شکر... این روزها هر لحظه و ثانیه باید ترا سجده کرد... بی شک وجود محمدحسین معجزه بزرگ و مسلم توست در زندگی ما... چشمانش، طرز نگاهش، طرز صحبتش، شانه بالا انداختنش و راه رفتنش، هر یک به تنهایی برای جنون مادری کافیست....

از طرفی شیطنت های خاص خودت را هم داری! موبایل و تلفن را روی سنگ پرت میکنی! موبایل نازنینم ترک خورده :(  غافل بشویم روی صندلی می نشینی و مشغول بازی با موس و لب تاب می شوی... کلا علاقه به کفش و صندل داری و چون ما همیشه در خانه دمپایی داریم شما هم دائما صندل پایت میکنی و گاهی با کفشهای بیرون خانه به داخل می آیی! و....

 

مشغول مروز و مطالعه دروس جهت امتحان جامع هستم... فردا مامان جون اینا به همراه خاله الهام اینا عازم مشهدند... و دل من اینجا سخت حرم میخواهد...

 

عکسهای این مدت شامل نمایشگاه اسباب بازی و عکسهای متفرقه

 

 

عکسهای باغ وحش. شامل بهت و حیرت جوجک خان و توجه سه تفنگدار به مخلوقات خدا

 

آرامش در آغوش مادر...

سلفی محمد با فیل!

 

 1 سال و 9 ماه و 8 روز گذشت...

پسندها (2)

نظرات (0)