سومین حمام جوجه با مادر
سلام پسرم
امروز برای سومین بار با هم حمام رفتیم. بر خلاف روز سه شنبه هفته پیش، امروز خیلی همکاری کردی. نظارت امروز به عهده ی مامان جون بود. در طول کل حمام لبخند رضایت روی لبات بود. خوشبختانه خیلی تجربه ی خوبی بود. شب هم باباجون و دایی محمدعرفان اومدند خونمون. به محیط تختت خیلی عادت کردی. مرتب دوست داری تو گهواره باشی و یک عدد انسان بیکار تکونت بده آویزهای تختت رو هم برداشتیم. چون بعد از چند بار توجه، ازشون ترسیدی و با بغض نگاهشون کردی...
دوستت دارم فرشته کوچولوی خودم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی