آقا محمد حسینآقا محمد حسین، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

از مامان به نی نی

محمد شیرین من

1393/9/8 14:01
نویسنده : مامان مریم
149 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

کنار قدم های جابر، سوی نینوا رهسپاریم
ستون های این جاده را ما، به شوق حرم می شماریم
شبیه رباب و سکینه، برای شما بی قراریم
ازین سختی و دوری راه، به شوق تو باکی نداریم
فدایی زینب، پر از شور و عشقیم
اگر که خدا خواست، بزودی دمشقیم

 

دوباره نزدیک اربعین شد و حال و هوای من هم کربلایی. امسال هم توفیق حضور ندارم.

محمدحسین شیرین ما یک سال و 13 روزه شد. خداروشکر که روزبروز شرایطمون بهتر میشه. محمد جان دیگه برحتی با تلفن با مامان بزرگاش صحبت میکنه و البته گرفتن تلفن از دستش غیر ممکنه. بخوبی الو میگه و مرتب از ما میخواد گوشی موبیلا یا تلفن رو بهش بدیم تا الو کنه. در ضمن مشاهده شده پدر گرام ایفون خونه رو هم کندند و به دست نامبرده دادند. ولی برای بازی  بهش یه موس کوچیک دادیم و با اون تلفن بازی میکنه. دیگه هر چیزی رو بخواد بهش اشاره  میکنه . دو روزه که اشاره کردن رو یاد گرفته و همراه اشاره صدای او او درمیاره. 

امروز امتحان میانترم دادم و بابا حمید وظیفه خطیر نگهداری ازجوجک را به عهده داشتند. 

من برم این کیبورد خرابه شکنجه شدم. خرابکاری کیبورد یکی دیگر ازدستاوردهای محمده...

پسندها (2)

نظرات (2)

مامان سیما و بابامجید
8 آذر 93 19:07
هزار ماشالله خاله تو هم خوشگلی هم وروجکی خدا حفظش کنه براتون
مائده
9 آذر 93 1:24
انشالله كه مثل هميشه موفق و سربلند از امتحان بيرون بيايي