القدس لنا
سلام مامان جون امروز روز قدس هست. من خیلی دلم میخواست همراه بابایی برم نماز. اما چون حالم روبراه نبود باباجون منو با خودشون نبردند. تا 11 خواب بودم. آخه دیشب رفتیم مسجد ارگ. شب های جمعه ماه رمضان امسال رفتیم اونجا. کلی نی نی تو هیئت بود... وای ! من همش حواسم پرت نی نی ها بود و تصور میکردم سال دیگه که شما هم انشالله به ما پیوستی...شب های احیا هم رفتیم سر خیابان خودمون هیئت آقای جاودان. شب 23 ام یه اتفاق جالب افتاد. مامانی رفته بودند تو یه هیئت دیگه و اصرار میکردند که منم بیام (چون جا زیاد بود) خلاصه من با کلی دردسر و مشقت رفتم داخل حسینیه. تماس که گرفتم متوجه شدم اونجایی که مامانی هستند روضه میخوونند و هیئت آقای جاودان سخنرانی بود!!!! فهمید...